وي در ادامه افزود: "متاسفانه در خصوص فعاليت زنان سفالگر هرگز اطلاع رساني صحيحي انجام نشده است. در حالي كه خط سير پژوهش سفال بين هنرمندان زن بيشتر دنبال مي شود و تجربه ثابت كرده هنرمندان مرد در انجام كارهاي اجرايي عملكرد موفقتري داشته اند. تصور من اين است كه زنان سفالگر در طول فعاليت خود با ابزار انديشه و پژوهش توانسته اند حيطه هاي فعاليت خود را پررنگتر كنند و با اين ابزارها و حضور مستمر در عرصه هاي جهاني بدرخشند و خود را ثابت كنند."
آرمين درباره برگزاري اندك نمايشگاههاي سفال نيز تصريح كرد: "در حيطه سفال تجربه، مرارت و بردباري حرف اول را مي زند. به طوري كه در به ثمر رساندن يك اثر سفال بايد پروسه اي طولاني طي شود. من به شخصه سال 1382 نمايشگاه سفال برگزار كردم، اما نمي توانم به شكل مستمر نمايشگاه برگزار كنم. به اين دليل كه سفالگر در سال پنج يا شش كار درخور اعتنا و بامحتوا مي تواند ارائه دهد. با اين تفاسير آثار سفال بايد در مراحل مختلفي مثل لعاب دادن، قرارگرفتن در كوره و ... به كمال برسند."
اين هنرمند سفالگر گفت: "من معتقدم اثري مي تواند در اين ميان موفق باشد كه داراي طراحي مناسب و انديشه متقن باشد. چه بسا در كنار اينها مهارت نيز مي تواند به ارتقا سطح اثر كمك فراواني كند. اما در مجموع مي توان گفت وضعيت سفال در ايران بي سر و سامان است و متولي دولتي به شكل جدي ندارد كه از آن حمايت كند."
وي در ادامه خاطرنشان كرد: "انسان و انديشه هاي انساني، فرهنگ، هويت، اسطوره، مذهب، باورهاي ديني، عرفان و طبيعت محور درونمايه آثار من در اين سال ها بوده است. در حقيقت آنچه انسان را تا امروز درگير خود كرده در قالب سفال به تصوير كشيده ام. اما بايد به اين حقيقت تلخ اشاره كنم كه سياستگذاران ما به حوزه سفال كم پرداخته اند و اين شاخه هنري به نسبت نقاشي غيرملموس تر به نظر مي آيد."
آرمين افزود: "امروز هنوز اين تفكر وجود دارد كه آثار سفال محدود به كاسه، كوزه و بشقاب است. در حالي كه نوآوري هاي بسياري در سفال شكل گرفته و موجبات ارتقاء و تعالي اين حوزه را فراهم كرده است. اما متاسفانه تصور و درك درستي از اين حوزه وجود ندارد. در حالي كه برگزاري بي ينال ها در سطح بين المللي مي تواند به بسياري از اين شبهات پايان دهد و تفكرات اشتباه را از بين ببرد."
منيژه آرمين كه در حال حاضر ساخت اثري به نام "بانوي آب" را براي بي ينال امسال در دست دارد، درباره اينكه چرا حوزه سفال در عرصه هنرهاي تجسمي انجمن ندارد، نيز گفت: "اين مساله براي ما نيز حل نشده است. شايد يكي از دلايلش حمايت نكردن دولت باشد. سفالگران سال 1380 اساسنامه و برنامه انجمن را نوشتند، اما نتوانسته اند انجمن مستقل سفال داشته باشند. مديران حوزه هنرهاي تجسمي هرگز ديدگاه خوبي به مقوله سفال نداشتند و درك نشدن آثار سفال و نوآوري هاي موجود در آن به مهجور ماندن اين رشته دامن زده است."
نظر شما